سفرنامه-قسمت اول
بعد 16 روز برگشتیم.دلمون برای همه چی تنگ شده بود.مخصوصا برای خونه مون و البته خونه ی مجازی و دوستای بهتر از برگ گلمون. دختر قشنگم دومین باری بود که باتو یه سفر رسمی میرفتیم.واولین باری بود که متوجه همه چی بودیو و از دیدن همه چی ذوق زده میشدی و ما هم از شادی تو غرق لذت میشدیم.به جرئت میتونم بگم قشنگترین سفر زندگیم بود .هم به خاطر وجود تو و همراهی و خانومیت هم بخاطر اینکه من عاشق دریام و این سفر پر بود از دریا...تو هم توی این چند روز شدیدا به بابا مصطفی وابسته شدیو تا نیم ساعت نمیبینیش میگی دلم برای بابای خودم تنگ شده ...چون سفرمون طولانی بود توی دوقسمت عکساشو بذارم.قسمت اول سفرمون مربوط میشه به استان سیستان و قسمت دوم استان هرمزگان.هفته ...